کد مطلب:43341
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
پدرم خواستگارانم را رد مي كند و براي هر كدام عيبي مي تراشد و بعضي مي گويند با او مقابله فكري كن و ... وقتي به ايشان گفتم. پدر گفت كه خودشان بهتر ميدانند چه كسي را به دامادي بپذيرند. من هم به احترام پدرم ساكت ماندم و دخالتي در اين مورد نكردم و امور خود را به خدا واگذارده ام. به نظر شما كار من صحيح است؟
كار خوبي مي كنيد كه با پدرتان در اين باره مشاجره و مرافعه نمي كنيد. البته اين به معناي صحت كار پدرتان نيست. اميدواريم به لطف خدا و به خاطر احترامي كه به پدر خود به خاطر خدا مي گذاريد، بزودي خواستگاري مناسب كه رضايت پدرتان نيز با او همراه باشد، برايتان پيدا شود. فقط يك مطلب مي ماند كه متذكر مي شويم و آن اين كه در صورتي كه خواستگار مورد رضايت پدرتان از نظر شما شايستگي و لياقت لازم را ندارد و دلتان به ازدواج با او راضي نيست. لازم نيست هم چنان به احترام پدر به ازدواج راضي شويد. بنابراين اگر چنين موقعيتي برايتان پيش آمد، در مرحلة اوّل، از طريق اعضاي خانواده و بزرگترها مخالفت خود را اعلام كنيد. چنانچه مؤثر واقع نشد، خودتان مخالفت كنيد، زيرا پدرحق اجبار فرزندش به ازدواج با كسي را ندارد. البته همه اين ها منوط به آن است كه معيار و ميران مشخصي از شايستگي و لياقت داشته باشيد و همان گونه كه در مورد خود گفته ايد، در اينجا نيز دچار افراط و تفريط نباشيد. در عين حال به اين نكته توجه داشته باشيد كه يافتن يك همسر مناسب از هر جهت و به عبارت ديگر خوب مطلق، امري نا ممكن و يا بسيار سخت است. معيار شما در اين جا بايد خوب نسبي با داشتن معيارهاي اساسي و مهم باشد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.